کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پُفک،پفکی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
پفک
فرهنگ فارسی معین
(پُ فَ) (اِمصغ .) 1 - پف کرده ، ورم کوچک . 2 - نوعی تنقلات که با تخم مرغ و مواد دیگر سازند. 3 - نی ای است که مهرهای گلی خشک شده را با دمیدن از آن پرتاب کنند.
-
پفکی
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (ص نسب .) (عا.) بسیار سست و ضعیف ، سخت بی دوام .