کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پوک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پوک
فرهنگ فارسی معین
(ص .) هر چیز تو خالی ، میان تهی .
-
واژههای مشابه
-
کله پوک
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) (ص مر.) (عا.) تهی مغز، بی عقل .
-
جستوجو در متن
-
پوکه
فرهنگ فارسی معین
(کِ) (اِ.) 1 - غلاف فشنگ بی سرب و باروت ، فشنگ که مادة سوزنده ندارد. 2 - پوک . 3 - زغال پوک .
-
پوچ
فرهنگ فارسی معین
(ص .) 1 - بیهوده ، بی فایده . 2 - فاقد معنی و ارزش . 3 - پوک .
-
توخالی
فرهنگ فارسی معین
[ فا - ع . ] (ص .) 1 - آن چه درونش خالی است ، پوک . مق تو پُر. 2 - (عا.) بی - ارزش ، پوچ .