کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پوسیدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پوسیدن
فرهنگ فارسی معین
(دَ) (مص ل .) 1 - فرسوده شدن ، فاسد شدن ، کهنه شدن . 2 - عفونت یافتن . 3 - پژمرده شدن .
-
جستوجو در متن
-
رم
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ ع . ] 1 - (اِ.) چیز، شی ء. 2 - چاره ، حیله . 3 - (مص م .) اصلاح کردن ، نیکو کردن چیز. 4 - گرفتن ستور چوب ها را به دهان و خوردن . 5 - (مص ل .) پوسیده شدن استخوان ، پوسیدن .