کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پلنگ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پلنگ
فرهنگ فارسی معین
(پَ لَ) (اِ.) جانوری از تیرة گربه سانان و گوشت خوار که روی پوست بدنش خال های سیاه بسیار وجود دارد و آن گونه های متعدد دارد.
-
واژههای مشابه
-
شتر گاو پلنگ
فرهنگ فارسی معین
( ~ . پَ لَ)(اِمر.) 1 - زرافه . 2 - کنایه از: ناهماهنگی و بی تناسبی .
-
جستوجو در متن
-
پلنگینه
فرهنگ فارسی معین
(پَ لَ نِ) (ص نسب .) 1 - جامه ای که از پوست پلنگ سازند. 2 - نوعی جامه که در قدیم از پوست پلنگ می ساختند.
-
نرگ
فرهنگ فارسی معین
(نَ) (اِ.) مهره ای کوچک و مخروطی شکل که در آن گل ها و رگ های بسیار بود و آن را در بیخ دم پلنگ یابند و نرگ پلنگ گویند، حجرالنمر.
-
پارس ئیل
فرهنگ فارسی معین
[ تر. ] (اِ.) سال پلنگ ، یکی از سال های دوازده گانة ترکان .
-
تنمر
فرهنگ فارسی معین
(تَ نَ مُّ) [ ع . ] (مص ل .) مانند پلنگ شدن .
-
پنجول
فرهنگ فارسی معین
(پَ) (اِمر.) ناخن دست انسان یا پنجة برخی از حیوانات مانند گربه ، پلنگ و مانند آن .
-
هرماس
فرهنگ فارسی معین
(هِ) [ ع . ] (اِ.) 1 - شیر سخت خونخوار. 2 - بچه پلنگ .
-
یوز
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) حیوانی است درنده شبیه پلنگ اما کوچکتر از آن که در قدیم آن را برای شکار تربیت می کردند.
-
یوزپلنگ
فرهنگ فارسی معین
(پَ لَ) (اِمر.) پستانداری از راستة گوشتخواران و از تیرة گربه ها که دارای اندامی کشیده و بلند است . و به همین جهت می تواند به سرعت بدود. جثه این حیوان کمی از پلنگ کوچکتر است ولی ارتفاع آن به مناسبت درازی دست و پاهایش از پلنگ بیشتر است .
-
آلاپلنگی
فرهنگ فارسی معین
(پَ لَ) (ص .) (عا.) دارای لکه های سیاه و سفید و خال های بزرگ مانند پوست پلنگ .
-
جگوار
فرهنگ فارسی معین
(جَ) (اِ.) پستاندار گوشتخوار از تیرة گربه سانان . دارای جثه ای درشت تر از پلنگ . یوزپلنگ آمریکا.
-
نمر
فرهنگ فارسی معین
(نَ مِ) [ ع . ] (اِ.) 1 - پلنگ . 2 - یوزپلنگ . ج . نمار، نمور.