کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پشتیبان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پشتیبان
فرهنگ فارسی معین
(پُ) [ په . ] (ص مر.) پشت و پناه .
-
جستوجو در متن
-
پشتدار
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (ص فا.) پشتیبان ، مددکار.
-
هم پشت
فرهنگ فارسی معین
( ~. پُ) (ص .) متحد، پشتیبان .
-
یاور
فرهنگ فارسی معین
(وَ) (ص .) یاری دهنده ، پشتیبان .
-
پشتوان
فرهنگ فارسی معین
(پُ) (ص مر.) نک پشتیبان .
-
پشتوار
فرهنگ فارسی معین
(پُ) (ص مر.) پشتیبان ، یاری کننده .
-
ظهیر
فرهنگ فارسی معین
(ظَ) [ ع . ] (ص .) پشتیبان ، یاری کننده .
-
فرزین بند
فرهنگ فارسی معین
( ~ . بَ) (اِ.) مهره ای که پشتیبان وزیر (فرزین ) باشد.
-
مظاهر
فرهنگ فارسی معین
(مُ هِ) [ ع . ] (اِفا.) حمایت کننده ، پشتیبان .
-
بنلاد
فرهنگ فارسی معین
(بُ) (اِمر.) 1 - دیوار، پی ، بنیاد. 2 - پشتیبان .
-
راعی
فرهنگ فارسی معین
[ ع . ] (اِفا.) 1 - چرانندة گله . 2 - پشتیبان ، نگهبان . 3 - حاکم ، والی .
-
عون
فرهنگ فارسی معین
(عُ) [ ع . ] 1 - (مص م .) یاری کردن ، کمک کردن . 2 - (اِمص .) یاری ، مساعدت . 3 - (ص .) یاور، پشتیبان ؛ ج . اعوان .
-
پشت
فرهنگ فارسی معین
(پُ) [ په . ] 1 - (اِ.) آن سوی هر چیزی . 2 - قسمت عقب هر چیز. مق جلو. 3 - (ص .) پشتیبان ، یار. 4 - صُلب . 5 - تخم ، تخمه ، نژاد، نسل . 6 - بام ، سقف . 7 - دنباله ، ادامه . 8 - مقعد. 9 - باطن . مق . رو.
-
فروهر
فرهنگ فارسی معین
(فَ رْ وَ هَ) [ په . ] (اِ.) در اوستا فَروَشی و در پارسی باستان فرورتی ؛ به موجب اوستا پنجمین نیروی مینوی از نیروهای پنجگانة تشکیل دهنده انسان است به معنای پشتیبان و محافظ انسان و همة آفرینش نیک اهورامزدا. فروهر هر موجودی پیش از خلقت مادی آن ، در جها...