کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پر و پر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
زخار
فرهنگ فارسی معین
(زَ خّ) [ ع . ] (ص .) 1 - پر و لبریز. 2 - پر آب و مواج .
-
کبس
فرهنگ فارسی معین
(کَ) [ ع . ] (مص م .) 1 - چاه را انباشتن و پر کردن . 2 - پر کردن شکم از غذا.
-
داوودی
فرهنگ فارسی معین
(اِ.)نوعی گل درشت و پُر پر به رنگ - های سرخ ، زرد و سفید.
-
جیرجیرو
فرهنگ فارسی معین
(ص .) آدم پر سر و صدا.
-
بندکشی
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (حامص .) پر کردن درزهای نمای ساختمان با سیمان و ... .
-
راک
فرهنگ فارسی معین
[ انگ . ] (اِ.) نوعی رقص پر جنب و جوش .
-
سنبه
فرهنگ فارسی معین
(سُ بَ یا بِ) (اِ.) = سمبه : میله ای فلزی برای پر کردن تفنگ های سر پر یا تمیز کردن لولة تفنگ ها. ؛ ~ را پر زور دیدن مخاطب یا طرف معامله را مصالحه ناپذیر یافتن ، خود را با شخص محکم و سمجی مواجه دیدن .
-
زخم و زیلی
فرهنگ فارسی معین
( ~ُ) (ص مر.) (عا.) پر از زخم و خراش یا جای ضربه .
-
بادکنک
فرهنگ فارسی معین
(کُ نَ) (اِمر.) 1 - نوعی اسباب بازی از جنس لاستیک و به شکل کیسه که آن را پر باد می کنند. 2 - کیسه ای پر از هوا در ماهیان .
-
جیغو
فرهنگ فارسی معین
(ص .) (عا.) آدم پر سر و صدا. ؛ جیغ ~ بسیار جیغ کشنده .
-
گیپور
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) نوعی پارچة توری زبر و پر از نقش های گل و بوتة برجسته .
-
اکشن
فرهنگ فارسی معین
(اَ کْ ش ِ) [ انگ . ] (اِ.) 1 - عمل ، کردار، حرکت ، حمله . 2 - فیلم پُر زد و خورد و پر - تحرک .
-
اشباع
فرهنگ فارسی معین
( اِ ) [ ع . ] 1 - (مص م .) سیر گردانیدن . 2 - (اِ.) پر و بسیار.
-
پروزن
فرهنگ فارسی معین
(پَ وَ) (اِ.) = پرویزن : هر چیز پر سوراخ و شبکه دار، آردبیز، غربال .
-
سامبا
فرهنگ فارسی معین
[ فر. ] (اِ.) رقص پر شور و پرتحرک برگرفته از رقص محلی برزیل .