کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پرستاری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
دایگی
فرهنگ فارسی معین
(یِ) (حامص .) شیر دادن و پرستاری از کودک .
-
حضانت
فرهنگ فارسی معین
(حِ نَ) [ ع . حضانة ] (اِمص .) پرستاری ، در کنار گرفتن .
-
خول
فرهنگ فارسی معین
(خَ) [ ع . ] (مص ل .) نیک پرستاری کردن .
-
پژردن
فرهنگ فارسی معین
(پِ ژُ دَ) (مص م .) (عا.) پرستاری کردن از کودک ، پیر یا بیمار.
-
تیمار
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) 1 - خدمت و غمخواری . 2 - فکر، اندیشه . 3 - پرستاری .
-
پرستش
فرهنگ فارسی معین
(پَ رَ تِ) (اِمص .) 1 - ستایش ، نیایش . 2 - پرستاری ، خدمت . 3 - بیمارداری . 4 - عمل یا رفتاری که نشانة بندگی ، سرسپردگی یا ایمان است ؛ عبادت .