کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پردهنگاری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
نگاری
فرهنگ فارسی معین
(ن ) (اِ.) وسیله ای که با آن شیرة تریاک را می کشند.
-
پرده
فرهنگ فارسی معین
(پَ دِ) (اِ.) 1 - پوشش ، حجاب . 2 - پارچه ای که بر پنجره بیاویزند. 3 - نوا، گاه . 4 - هر یک از بخش های نمایش که با افتادن پرده ، صحنه عوض می شود. 5 - مجازاً آن چه که مانع خوب دیدن یا شنیدن می شود. 6 - لایة نازکی از بافت ها که سطح اندام را می پوشاند....
-
انگشت نگاری
فرهنگ فارسی معین
( ~. نِ)(اِمص .) ضبط کردن آثار خط های سر انگشتان .
-
زلزله نگاری
فرهنگ فارسی معین
( ~. نِ) [ ع - فا. ] (حامص .) ثبت ارتعاشات زلزله و تعیین مرکز پیدایش آن و اندازه گیری شدت آن .
-
پردة ایزد
فرهنگ فارسی معین
( ~ زَ) (اِمر.) کنایه از: دوشیزگی .
-
پردة باده
فرهنگ فارسی معین
( ~ دِ) (اِمر.) از نواهای موسیقی قدیم .
-
پردة بکارت
فرهنگ فارسی معین
( ~ بِ رَ) [ فا - ع . ] (اِمر.) پرده ای که علامت دوشیزگی است .
-
پردة دیرسال
فرهنگ فارسی معین
( ~ دِ) (اِمر.) 1 - نام یکی از نواهای موسیقی قدیم . 2 - کنایه از: آسمان .
-
پردة راست
فرهنگ فارسی معین
( ~) (اِمر.) از نواهای موسیقی .
-
پردة سرکش
فرهنگ فارسی معین
( ~ سَ کِ) (اِمر.) از نواهای موسیقی قدیم .
-
پردة صفاهان
فرهنگ فارسی معین
( ~ صَ) (اِمر.) آهنگی است از موسیقی قدیم .
-
پردة طنبور
فرهنگ فارسی معین
( ~ طَ)(اِمر.) زه هایی بر دستة طنبور که با نهادن انگشت بر جای هر پرده ، تغییراتی در آهنگ می دهند.
-
پردة عشاق
فرهنگ فارسی معین
( ~ عُ شّ) [ فا - ع . ] (اِمر.) آهنگی است از موسیقی قدیم .
-
پردة لیلی
فرهنگ فارسی معین
( ~ لِ) (اِمر.) از نواهای موسیقی قدیم .
-
پردة ماده
فرهنگ فارسی معین
( ~ دِ) از نواهای موسیقی قدیم .