کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پرخاش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پرخاش
فرهنگ فارسی معین
(پَ) (اِ.) 1 - ستیزه ، پیکار. 2 - با سخنان درشت با هم ستیزه کردن .
-
واژههای مشابه
-
پرخاش کردن
فرهنگ فارسی معین
(پَ. کَ دَ) (مص ل .) 1 - بحث کردن ، منازعه کردن . 2 - عتاب کردن ، درشتی کردن .
-
جستوجو در متن
-
فرخاش
فرهنگ فارسی معین
(فَ) (اِ.) نک پرخاش .
-
تعاتب
فرهنگ فارسی معین
(تَ تُ) [ ع . ] (مص ل .) از یکدیگر گله کردن ، به هم پرخاش کردن .
-
تشر
فرهنگ فارسی معین
(تَ شَ) (اِ.) (عا.) کلمه ای که از روی خشم به کسی گفته شود، عتاب ، پرخاش .
-
تغیر
فرهنگ فارسی معین
(تَ غَ یُّ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) دگرگون شدن . 2 - برآشفتن . 3 - (اِمص .)گردش . 4 - (اِ.) پرخاش .
-
دعوا (دَ)
فرهنگ فارسی معین
[ ع . دعوی ] (اِ.) پرخاش ، دشمنی ، زد و خورد. ؛~ی حیدر و نعمتی مشاجرة خونین و طولانی و معمولاً بی هدف .
-
لن ترانی
فرهنگ فارسی معین
(لَ تَ) [ ع . ] (جملة فعلیه .) 1 - هرگز مرا نبینی . 2 - (اِ.) (عا.) متلک ، سخن درشت و پرخاش آمیز.
-
مشاجره
فرهنگ فارسی معین
(مُ جِ رَ یا رِ) [ ع .مشاجرة ] (مص ل .) 1 - با هم نزاع کردن . 2 - گفتگوی همراه با پرخاش و ستیز.
-
محاجه
فرهنگ فارسی معین
(مُ جِّ) [ ع . محاجة ] (مص ل .) 1 - حجت آوردن . 2 - دشمنی کردن . 3 - بحث همراه با پرخاش ، بگومگو، یکی به دو.
-
معاتبه
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَ بَ یا تِ بِ) [ ع . معاتبة ] (مص م .) سرزنش کردن ، پرخاش کردن .