کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پرتقال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پرتقال
فرهنگ فارسی معین
(پُ تِ) ( اِ.) درختی است از تیرة مرکبات ویژة مناطق مرطوب . میوة آن کروی ، آبدار، شیرین و سرشار از ویتامین ث می باشد و دارای پوست نارنجی است .
-
جستوجو در متن
-
لغزه
فرهنگ فارسی معین
(لَ زَ یا زِ) (اِ.) (عا.) برشی از میوه ، قطعه ای از پرتقال ، لیمو و مانند آن : یک لغزه پرتقال .
-
مرکبات
فرهنگ فارسی معین
(مُ رَ کَّ) [ ع . ] (اِ.) به درختان پرتقال ، نارنج ، نارنگی و لیمو گفته می شود.
-
توسرخ
فرهنگ فارسی معین
(سُ) (اِ.) میوه ای است از جنس مرکبات شبیه پرتقال و لیمو طعم آن ترش و شیرین است و گوشت آن سرخ است .
-
دارابی
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) میوه ای از نوع مرکبات ، کمی بزرگ تر از پرتقال ، با طع م ی ترش و شیرین .
-
لیمو
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) میوه ای است از جنس مرکبات ، پوستش نازک تر از پرتقال و دارای دو قسم ترش و شیرین می باشد. رنگ لیمو معمولاً زرد روشن است . ؛ ~عمانی لیمو ترش خشک شده که از آن به صورت چاشنی با غذا استفاده می کنند.