کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پایمال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پایمال
فرهنگ فارسی معین
(ص مف .) 1 - لگدکوب شده . 2 - از بین رفته . 3 - زبون ، پست .
-
واژههای مشابه
-
پایمال شدن
فرهنگ فارسی معین
(شُ دَ) (مص ل .) 1 لگدکوب شدن . 2 - هدر رفتن ، باطل گردیدن .
-
پایمال کردن
فرهنگ فارسی معین
(کَ دَ) (مص م .) زیر پا کردن ، از بین بردن .
-
جستوجو در متن
-
وطأت
فرهنگ فارسی معین
(وَ أَ) [ ع . وطأة ] (اِمص .) 1 - پایمال ، پایمال شدگی . 2 - تنگی ، سختی .
-
پامال شدن
فرهنگ فارسی معین
(شُ دَ) (مص ل .) پایمال شدن .
-
پاسار کردن
فرهنگ فارسی معین
(کَ دَ) (مص م .) لگدکوب کردن ، پایمال کردن .
-
خوست
فرهنگ فارسی معین
(خُ)(ص .) 1 - جزیره . 2 - کوفته ، پایمال شده .
-
سپری
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) (ص مف .) 1 - پایمال . 2 - نابود.
-
لگدکوب
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) 1 - (ص فا.) آن که لگد زند. 2 - (ص مف .) پایمال شده ، لگد خورده . 3 - (اِمص .) پایمال کردن ، کوفتن ، لگد و غیره .
-
پی سپردن
فرهنگ فارسی معین
( ~. س ِ پَ دَ)(مص م .) 1 - پایمال کردن . 2 - عبور کردن .
-
سپرده
فرهنگ فارسی معین
(س پَ دَ یادِ) (ص مف .) 1 - طی کرده . 2 - پایمال گردیده .
-
ایطاء
فرهنگ فارسی معین
[ ع . ] 1 - (مص م .) پایمال کردن . 2 - (اِ.) از عیوب قافیه و آن تکرار قافیه در شعر است .
-
پی سپر
فرهنگ فارسی معین
( ~. سِ پَ)1 - (ص فا.)رونده ، سالک . 2 - (ص مف .) پایمال شده ، لگدکوب شده .