کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پایداری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پایداری
فرهنگ فارسی معین
(حامص .) ایستادگی ، پافشاری .
-
جستوجو در متن
-
ایستادگی
فرهنگ فارسی معین
(دِ) (حامص .) مقاومت ، پایداری .
-
پشت کار
فرهنگ فارسی معین
(پُ) (اِمر.) پایداری ، همت .
-
پابرجایی
فرهنگ فارسی معین
(بَ) (حامص .) ثبات ، پایداری .
-
پافشاری
فرهنگ فارسی معین
(فِ) (حامص .) پایداری ، ایستادگی .
-
ثبات کردن
فرهنگ فارسی معین
( ~. کَ دَ) [ ع - فا. ] 1 - (مص ل .) پایداری کردن ، استقامت ورزیدن . 2 - ثابت شدن ، پایدار ماندن . 3 - مقاومت کردن . 4 - (اِمص .) پایداری ، استقامت .
-
مقاومت
فرهنگ فارسی معین
(مُ وِ مَ) [ ع . مقاومة ] 1 - (مص ل .) ایستادگی کردن ، پایداری نمودن . 2 - (اِمص .) ایستادگی ، پایداری . 3 - دوام ، استحکام .
-
ایستادن
فرهنگ فارسی معین
(دَ)(مص ل .)1 - برخاستن . 2 - توقف کردن . 3 - پایداری ، عمل کردن .
-
دوام
فرهنگ فارسی معین
(دَ) [ ع . ] (اِمص .) 1 - پایداری ، ثبات . 2 - استمرار، همیشگی .
-
وفا
فرهنگ فارسی معین
(وَ) [ ع . وفاء ] (مص ل .) به جا آوردن عهد و پیمان و پایداری در دوستی .
-
ثبات
فرهنگ فارسی معین
(ثَ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) بر جای ماندن ، پایدار بودن . 2 - دوام یافتن ، پایدار بودن . 3 - (اِمص .) پایداری . ؛ ~ عزم راسخ عزمی ، ثابت عزمی . ؛ ~ قدم استقامت ، پایداری .
-
استقامت
فرهنگ فارسی معین
(اِ تِ مَ) [ ع . استقامة ] 1 - (مص ل .) ایستادگی کردن ، مقاومت کردن . 2 - (اِمص .) پایداری . 3 - راست ایستادن .
-
استواری
فرهنگ فارسی معین
( ~.)1 - (حامص .)محکمی ، سختی . 2 - ثبات ، پایداری . 3 - امن یت ، اطمینان .
-
تاب
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) 1 - توان ، توانایی . 2 - طاقت ، پایداری . 3 - صبر، شکیبایی . 4 - رنج . 5 - پیچش ،اضطراب .