کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پاکفروغ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
فروغ
فرهنگ فارسی معین
(فُ) (اِ.) روشنی ، پرتو.
-
پاک
فرهنگ فارسی معین
[ فر. ] ( اِ.) 1 - عید فصح ، عیدی که یهودیان هر سال در چهاردهمین روز از نخستین ماه قمری به یاد خروج قوم بنی اسرائیل از مصر برپا دارند. 2 - عیدی که مسیحیان هر سال به یاد برخاستن مسیح از میان مردگان برپا کنند.
-
پاک
فرهنگ فارسی معین
[ په . ] 1 - (ص .) پاکیزه . 2 - ساده و بدون ترکیب . 3 - روشن ، درخشان . 4 - بی گناه ، پاکدامن . 5 - (ق .) تماماً، بالکُل .
-
پاک باختن
فرهنگ فارسی معین
(تَ) (مص م .) پاکبازی کردن .
-
پاک باخته
فرهنگ فارسی معین
(تِ) ( اِ.) 1 - کسی که همة پول خود را باخته است . 2 - کسی که همه چیز خود را از دست داده است .
-
پاک دامن
فرهنگ فارسی معین
(مَ) (ص مر.) برخوردار از پاکدامنی ، نداشتن وضع یا کیفیت رفتارهای زشت و ننگین .
-
پاک سازی
فرهنگ فارسی معین
(حامص .) 1 - پاک کردن جایی . 2 - مجازاً: بیرون کردن یا بازنشسته کردن کارمند یا عضوی از یک موسسه .
-
پاک سرشت
فرهنگ فارسی معین
(س ِ رِ) (ص مر.)پاک نهاد، پاک - طینت .
-
پاک کن
فرهنگ فارسی معین
(کُ) (اِمر.) ماده پلاستیکی نرمی که در کارخانه به صورت قالبی ساخته شده است و برای پاک کردن نوشته به کار می رود.
-
پاک نفس
فرهنگ فارسی معین
( نَ فَ) [ فا - ع . ] (ص مر.) راستگوی .
-
برف پاک کن
فرهنگ فارسی معین
(بَ کُ) (اِفا. اِمر.) وسیله ای که روی شیشة اتومبیل قرار گرفته هنگام باریدن باران یا برف آن را به حرکت درآرند تا شیشه را پاک کند.
-
پاک و پوست کنده
فرهنگ فارسی معین
(کُ کَ دِ) (ص مر.) آشکار، صریح .
-
تخته پاک کن
فرهنگ فارسی معین
( ~. کُ ) (اِمر.) قطعه ای اسفنج یا نمد که از آن برای پاک کردن تخته سیاه یا وایت برد استفاده می کنند.
-
گوش پاک کن
فرهنگ فارسی معین
(کُ) (اِمر.) میله ای کوچک و باریک که بر سر آن پنبه پیچیده اند و برای پاک کردن گوش به کار می رود.
-
ماهوت پاک کن
فرهنگ فارسی معین
(کُ) (اِ.) آلتی بُرس مانند از موی اسب یا الیاف مصنوعی که با آن لباس یا کلاه را پاک می کنند.