کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پاره پاره پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پاره پاره
فرهنگ فارسی معین
( ~. ~.) (ص مر.) 1 - از همه جا دریده ، قطعه قطعه ، تکه تکه . 2 - (ق .) اندک اندک ، رفته رفته ، کم کم .
-
جستوجو در متن
-
اندراس
فرهنگ فارسی معین
(اِ دِ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) کهنه شدن ، پاره پاره شدن . 2 - (اِمص .) کهنگی ، پاره پاره شدگی .
-
صد شاخ
فرهنگ فارسی معین
(صَ) (ص مر.) پاره پاره .
-
تارتار
فرهنگ فارسی معین
(اِ. ص .) پاره پاره ، ریزه ریزه .
-
تکه تکه
فرهنگ فارسی معین
( ~. ~.) (ص مر.) قطعه قطعه ، پاره پاره .
-
چاکاچاک
فرهنگ فارسی معین
(ص مر.) دارای شکاف بسیار، پرشکاف ، پاره پاره .
-
ریش ریش
فرهنگ فارسی معین
(ص مر.) پاره پاره ، چاک چاک .
-
هبائب
فرهنگ فارسی معین
(هَ ئِ) [ ع . ] (ص .) پاره پاره شده (ثوب )، دریده شده .
-
هراش هراش
فرهنگ فارسی معین
(هَ هَ) (ص . ق .) پاره پاره ، چاک چاک .
-
هروشر
فرهنگ فارسی معین
(هُ رُّ شُ) (ص مر.) پاره پاره و آویخته .
-
کتره
فرهنگ فارسی معین
(کَ رِ یا رَ) (ص .) پاره پاره ، دریده .
-
گراد
فرهنگ فارسی معین
(گِ) [ معر . ] (اِ.) پارچة کهنه و پاره پاره .
-
لوش لوش
فرهنگ فارسی معین
(ص مر.) پاره پاره ، قطعه قطعه .
-
لخت لخت
فرهنگ فارسی معین
( ~ . لَ) (ق مر.) قطعه قطعه ، پاره پاره .