کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پارسی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پارسی
فرهنگ فارسی معین
(ص نسب .) 1- منسوب به پارس ، پارسی . 2 - ایرانی . 3- زرتشتی به ویژه زرتشتی ساکن هندوستان . ج . پارسیان . 4- زبان مردم پارس ، فارسی ؛ماه های ~دوازده ماه سال شمسی ایرانیان : فروردین ، اردیبهشت ، خرداد، تیر، مرداد، شهریور، مهر، آبان ، آذر، دی ، به...
-
واژههای مشابه
-
پارسی زبان
فرهنگ فارسی معین
(زَ) (ص مر.) 1 - آن که به پارسی سخن گوید. 2 - فصیح ، بلیغ .
-
گل پارسی
فرهنگ فارسی معین
(گِ لِ) (اِمر.) گل سرشوی .
-
جستوجو در متن
-
مفرس
فرهنگ فارسی معین
(مُ فَ رَّ) [ معر. ] (اِمف .) کلمه ای که از زبان دیگر به فارسی آورده شده ، پارسی گردانیده .
-
آتش
فرهنگ فارسی معین
پارسی ( ~ِ ) (اِمر.) 1 - تبخال ، تاول های روی لب . 2 - آتشی که پارسیان در آتشکده می افروختند.
-
ث
فرهنگ فارسی معین
(حر.) پنجمین حرف از الفبای فارسی است که در حساب ابجد برابر 500 می باشد. این حرف در واژه های فارسی وجود ندارد. اما در اوستایی و پارسی باستان وجود داشته .
-
سناد
فرهنگ فارسی معین
(س ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) اختلاف داشتن . 2 - (اِمص .) اختلاف . 3 - در شعر عربی اختلاف حذو و اختلاف تأسیس است و در شعر پارسی اختلاف ردف است .
-
معجم
فرهنگ فارسی معین
(مُ عَ جَّ) [ ع . ] (اِمف .) 1 - کلمه ای عربی که با تغییر و تصرفی در زبانی دیگر به کار رفته . 2 - به فارسی درآورده ، به پارسی گردانیده .
-
فارسی
فرهنگ فارسی معین
(ص نسب .) 1 - پارسی ، ایرانی . 2 - زبان مردم ایران . ؛ ~ امروز فارسی رایج زمان حال . ؛ ~ باستان زبان دورة هخامنشیان . ؛~ دَری زبان سده های سوم تا ششم هجری و زبان رایج افغانستان . ؛ ~ میانه زبان فارسی دورة اشکانی و ساسانی . 3 - نوعی بُرش چوب د...
-
فروهر
فرهنگ فارسی معین
(فَ رْ وَ هَ) [ په . ] (اِ.) در اوستا فَروَشی و در پارسی باستان فرورتی ؛ به موجب اوستا پنجمین نیروی مینوی از نیروهای پنجگانة تشکیل دهنده انسان است به معنای پشتیبان و محافظ انسان و همة آفرینش نیک اهورامزدا. فروهر هر موجودی پیش از خلقت مادی آن ، در جها...
-
آن
فرهنگ فارسی معین
1 - پسوند دال بر زمان : بامدادان ، ناگاهان . 2 - پسوند دال بر مکان و موطن : گیلان ، یونان ، ایران ، دیلمان . 3 - پسوند حاصل مصدر است در آخر ریشة فعل : چادردران کردن ، راه جامه دران . 4 - پسوند دال بر کثرت و استمرار در آخر اسم فاعل (مرخم .): درم - ر...