کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پادگان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پادگان
فرهنگ فارسی معین
(دِ) [ په . ] (اِمر.) 1 - محل اسکان گروهی از سربازان که برای محافظت محلی در آنجا متوقف شوند.2 - سربازخانه ، ساخلو. 3 - دسته - های پیاده نظام عهد ساسانی .
-
جستوجو در متن
-
ساخلو
فرهنگ فارسی معین
( لُ) [ تر. ] (اِ.) پادگان ، گروهی سرباز که در یک مکان ساکن شوند و به محافظت آن بپردازند.
-
صبح گاه
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) [ ع - فا. ] (اِ.) 1 - هنگام صبح ، بامدادان . 2 - برنامه ای که معمولاً هر روز در پادگان ها یا مراکز نظامی با بالا بردن پرچم و خواندن سرود و مراسم رژه انجام می شود.