کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
يَهُودُ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
یهود
فرهنگ فارسی معین
(یَ) [ ع . ] (اِ.) بنی اسرائیل ، پیروان حضرت موسی .
-
جستوجو در متن
-
جهود
فرهنگ فارسی معین
(جُ) (ص . اِ.) یهود، یهودی .
-
کنیس
فرهنگ فارسی معین
(کَ) [ معر. ] (اِ.) معبد یهود.
-
خاخام
فرهنگ فارسی معین
[ عبر. ] (اِ.) عنوان پیشوایان دینی یهود؛ ربانی .
-
حبر
فرهنگ فارسی معین
(حِ) [ ع . ] (اِ.) 1 - مداد، مرکب . 2 - دانشمند یهود.
-
آب
فرهنگ فارسی معین
[ سر - عبر. ] ( اِ.) 1 - یازدهمین ماه از سال سریانی برابر با «مرداد ماه ». 2 - نام ماه یازدهم سالِ یهود.
-
احبار
فرهنگ فارسی معین
( اَ ) [ ع . ] (اِ.) جمع حبر؛ 1 - دانشمندان ، علما. 2 - پیشوایان روحانی یهود.
-
اهل الذمه
فرهنگ فارسی معین
(اَ لُ ذِ مِّ) (اِمر.) اهل کتاب ، از یهود و نصارا و زردشتیان که جزیه پردازند و در پناه مسلمانان باشند.
-
عبرانی
فرهنگ فارسی معین
(ع ِ) [ ع . ] (ص نسب .)1 - عبری ، یهودی . 2 - زبان یهود؛ عبری .
-
یهودی
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ ع . ] 1 - (ص .) کسی که دارای دین یهود باشد. 2 - (عا.) کنایه از: آدم خسیس و محافظه کار.
-
بیعت
فرهنگ فارسی معین
(بِ عَ) [ ع . بیعة ] 1 - (مص ل .) پیمان بستن . 2 - (اِ.) عهد، پیمان . 3 - (اِ.) معبد یهود و نصاری ؛ ج . بیعات .
-
گنوسی
فرهنگ فارسی معین
(گِ نُ) [ یو - فا. ] (اِ.) فلسفه و آیینی که پیروان آن مدعی بودند که معرفت عالی به طبیعت و صفات الهی دارند. این طریقه شامل فلسفة نوافلاطونی و معتقدات شرقی از جمله آیین یهود است . حکمت مذکور پیش از میلاد و بعد از آن رواج داشته و پس از ظهور مسیحیت بدان ...