کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
يوناني پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
آلفا
فرهنگ فارسی معین
[ یو. ] ( اِ.) نخستین حرف از الفبای یونانی .
-
اقیانوس
فرهنگ فارسی معین
( اُ ) [ معر. ] ( اِ.) مأخوذ از یونانی . دریای بسیار بزرگ .
-
فیلسوف
فرهنگ فارسی معین
(اِ. ص .) مأخوذ از یونانی به معنی دوستدار حکمت .
-
افیون
فرهنگ فارسی معین
( اَ ) (اِ.) معرب واژة یونانی «اپیون » به معنای تریاک ، شیرة خشخاش .
-
امگا
فرهنگ فارسی معین
(اُ مِ) [ یو. ] (اِ.) بیست و چهارمین حرف الفبای یونانی .
-
جالینوس
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) 1 - نوایی است از موسیقی قدیم . 2 - نام طبیب معروف یونانی .
-
ونوس
فرهنگ فارسی معین
(وِ) [ فر. ] (اِ.) 1 - زهره ، ناهید. 2 - رب النوع عشق در نزد یونانی ها.
-
مالیخولیا
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) = ماخولیا: مأخوذ از یونانی ؛ نوعی بیمار مغزی که موجب ایجاد اوهام و خیالات می شود.
-
اپسیلن
فرهنگ فارسی معین
(اِ لُ) [ یو. ] (اِ.) 1 - پنجمین حرف الفبای یونانی . 2 - مجازاً به معنی بسیار اندک و ناچیز.
-
اسقف
فرهنگ فارسی معین
(اُ قُ) [ معر. ] ( اِ.) از یونانی گرفته شده به معنای پیشوای عیسوی که مرتبه اش از کشیش بالاتر است .
-
اقاقیا
فرهنگ فارسی معین
( اَ ) (اِ.) معرب واژة یونانی اکیاکیا؛ درختی است خاردار با گل های خوشه ای سفید یا صورتی و خوشبو که چوبی سخت و محکم دارد.
-
الماس
فرهنگ فارسی معین
( اَ ) [ په . ] (اِ.) گرفته شده از یونانی ؛ از سنگ های گرانبها و کمیاب که دارای سختی و درخشندگی خاصی می باشد.
-
کاپا
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) نام حرف دهم از الفبای یونانی است و چنین نوشته شود: X - و در نجوم آن نمایندة ستاره های قدر دهم است .
-
گاما
فرهنگ فارسی معین
[ یو. ] (اِ.) 1 - حرف سوم از الفبای یونانی که بدین صورت نویسند: ~. 2 - یک میلیونم گرم . 3 - واحد شدت مغناطیسی .
-
اپیکوریسم
فرهنگ فارسی معین
(اِ) [ فر. ] (اِ.) 1 - مکتب فلسفی منسوب به اپیکور فیلسوف یونانی . 2 - مکتبی که هدف زندگی را درک لذات جسمانی و خوش باشی می داند.