کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ورودی 2 پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
دهانه
فرهنگ فارسی معین
(دَ نِ) (اِمر.) 1 - لگام اسب . 2 - مدخل ، ورودی .
-
لابی
فرهنگ فارسی معین
[ انگ . ] (اِ.) 1 - سرسرای بزرگ ورودی ، تالار ورودی هتل و مهمان خانه (فره ). 2 - گروه یا جریانی که تلاش می کنند بر هیئت حاکمه یا بر کسانی در جهت منافع یا آرمان خود اثر بگذارد.
-
پاانداز
فرهنگ فارسی معین
( اَ ) (اِمر.) 1 - فرشی که در ورودی درِ اتاق بیندازند. 2 - آن چه که زیر پا بیندازند. 3 - (عا.) دلال محبت . 4 - آن چه که در پای عروس و داماد ریزند.
-
گوشواره
فرهنگ فارسی معین
(رِ) (اِمر.) = گوشوار: 1 - زینتی که زنان در گوش آویزند. 2 - آن است که بر دو جانب در ورودی های ساختمان دو ستون بنا کرده و نیم آجر عقب تر سازند.
-
رکاب
فرهنگ فارسی معین
(رِ) [ ع . ] (اِ.) 1 - حلقه ای فلزی در دو طرف زین که سوار هنگام سوار شدن پا را در آن قرار می دهد. ج . رُکَب . 2 - پله مانندی از فلز در بخش ورودی و خروجی اتوبوس . ؛پا در ~ بودن حاضر بودن ، آماده بودن . ؛ ~گران کردن تند راندن .