کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ورم کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
آماسیدن
فرهنگ فارسی معین
(دَ) (مص ل .) باد کردن ، ورم کردن .
-
انتفاخ
فرهنگ فارسی معین
(اِ تِ) [ ع . ] (مص ل .) ورم کردن . نفخ کردن .
-
باد آوردن
فرهنگ فارسی معین
(وَ دَ) (مص ل .) ورم کردن .
-
پرباد شدن
فرهنگ فارسی معین
( ~. شُ دَ)(مص ل .) 1 - ورم کردن . 2 - م غرور گشتن .
-
پف
فرهنگ فارسی معین
(پُ) (اِصت .) 1 - بادی که در اثر جمع کردن هوا از دهان به در آید. 2 - آماس ، ورم .
-
ورغلمبیدن
فرهنگ فارسی معین
(وَ غُ لُ بِ دَ)(حامص .) ورقلمبیدن ، ورغلنبیدن ؛ ورم کردن ، دچار برآمدگی و قوز شدن .
-
پیله
فرهنگ فارسی معین
( ~.)(اِ.) 1 - چرک و ورم کردن پای دندان ، آبسه . 2 - جوش مانندی که در پلک چشم بوجود می آید.
-
تورم
فرهنگ فارسی معین
(تَ وَ رُّ) [ ع . ] (مص ل .) 1 - ورم کردن . 2 - انتشار بی رویة اسکناس بدون تناسب با پشتوانه .
-
فتق
فرهنگ فارسی معین
(فَ تْ) [ ع . ] 1 - (مص م .) شکافتن . 2 - گشودن ، حل کردن . 3 - (اِمص .) گشادگی . 4 - (اِ.) هر جای گشاده و فراخ . 5 - غری ، بیماری ورم بیضه .
-
باد
فرهنگ فارسی معین
[ په . ] ( اِ.) 1 - وزشی که در اثر جابجا شدن هوای گرم و سرد بوجود می آید. 2 - یکی از چهار عنصر (آب ، باد، خاک و آتش ) نزد قدما. 3 - غرور، خودبینی . 4 - هدر، بیهوده . 5 - ورم ، پف کردگی . 6 - هیچ ، پوچ . 7 - آه و ناله . ؛ ~به آستین کسی کردن کنایه از...