کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ورم بیضه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
فنج
فرهنگ فارسی معین
(فَ یا فُ نْ) 1 - (ص .) کسی که بیماری ورم بیضه دارد. 2 - فتق ، ورم بیضه .
-
قر
فرهنگ فارسی معین
(قُ) (ص .) کسی که ورم بیضه دارد.
-
فتق
فرهنگ فارسی معین
(فَ تْ) [ ع . ] 1 - (مص م .) شکافتن . 2 - گشودن ، حل کردن . 3 - (اِمص .) گشادگی . 4 - (اِ.) هر جای گشاده و فراخ . 5 - غری ، بیماری ورم بیضه .