کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ودیعة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
ودیعه
فرهنگ فارسی معین
(وَ عِ یا عَ) [ ع . ودیعة ] (اِ.) نک . ودیعت .
-
واژههای همآوا
-
ودیعت
فرهنگ فارسی معین
(وَ عَ) [ ع . ودیعة ] (اِ.) پولی یا مالی که به امانت سپرده شود.
-
جستوجو در متن
-
امانتی
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ ع - فا. ] (ص نسب .) مال یا چیزی که به عنوان امانت به کسی سپارند، ودیعه .
-
ودایع
فرهنگ فارسی معین
(وَ یِ) [ ع . ودائع ] (اِ.) جِ ودیعه ؛ امانت ها، سپرده ها.
-
ودیعت
فرهنگ فارسی معین
(وَ عَ) [ ع . ودیعة ] (اِ.) پولی یا مالی که به امانت سپرده شود.
-
امانت
فرهنگ فارسی معین
(اَ نَ) [ ع . امانة ] 1 - (مص ل .) امین بودن . 2 - (اِمص .) راستی ، درستکاری . 3 - استواری . 4 - سپرده ، ودیعه .
-
ضمار
فرهنگ فارسی معین
(ض ) [ ع . ] 1 - (ص .) پنهان ، مخفی . 2 - (اِ.) مالی که امیدی به وصول آن نرود. غالباً مالی غصب شده که شهود و بینه هم برای آن نباشد، ودیعه و امانتی که حافظ آن در مقام انکار برآید.