کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هیچیک از این دو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
میده
فرهنگ فارسی معین
(مَ دَ یا دِ) (اِ.) آرد گندم که آن را دو بار بیخته باشند و نانی که از این آرد پخته باشند.
-
ی
فرهنگ فارسی معین
(مجهول ) در قدیم تلفظ ح را به صورت « ی » می نوشتند و آن را یای مجهول می نامیدند (مق . یای معروف ) مانند: دلیر. این تلفظ در قرن های اخیر از میان رفته و بدل به یای معروف شده و امروزه فرقی بین این دو یاء نیست ولی هنوز فارسی زبانان افغانستان و پاکستان و...
-
مطموس
فرهنگ فارسی معین
(مَ) [ ع . ] (اِمف .) 1 - محو شده ، تباه شده . 2 - ناپدید شده ، گم گشته . 3 - دور شده . 4 - در علم عروض طمس آن است که از این «فاع لاتن » بعد از اسقاط هر دو سبب عین نیز ساقط شود «فا» بماند، «فع » به جای آن به نهی و «فع » چون از این «فاع لاتن » خیزد آن...
-
گلپر
فرهنگ فارسی معین
(گُ پَ) (اِمر.) گیاهی دو ساله از تیرة چتریان . این گیاه ساقه های ضخیم و برگ های بزرگ دارد و از برگ ها و جوانه ها و دانه های آن جهت ادویه استفاده می شود.
-
مقطوف
فرهنگ فارسی معین
(مَ) [ ع . ] (اِمف .) 1 - چیده شده . 2 - در علم عروض «فعولن » چون از «مفاعلن » خیزد، آن را مقطوف خوانند و سبب آن که بدین زحاف از این جزو دو حرف و دو حرکت افتاده است آن را به قطف (ثمار) تشبیه کردند.
-
والس
فرهنگ فارسی معین
[ فر. ] (اِ.) 1 - نوعی رقص آرام دو نفره . 2 - موسیقی سه ضربی مخصوص این رقص .
-
گیومه
فرهنگ فارسی معین
(مِ) [ فر. ] (اِ.) علامتی که به این شکل « » در دو طرف کلمه می گذارند.
-
کونین
فرهنگ فارسی معین
(کَ نِ) [ ع . ] (اِ.) تثنیه کون ؛ دو عالم ، این جهان و آن جهان .
-
پاراتیروئید
فرهنگ فارسی معین
(رُ) [ فر. ] (اِ.) دو زوج غده که در طرفین غدة تیروئید قرار دارند، به طوری که دو تا در بالا و دو تا در پایین قرار گرفته ، عمل این غده ها تنظیم و بررسی متابولیسم بدن است و حذف غده های مزبور موجب مرگ حیوان یا انسان می شود. این غده ها خاصیت ضد سم نیز دار...
-
دو پهلو
فرهنگ فارسی معین
(دُ. پَ) (ص مر.) کنایه از: دارای دو مفهوم متفاوت .
-
الکتروسکپ
فرهنگ فارسی معین
(اِ لِ تِ رُ کُ) [ فر. ] (اِ.) آلت آزمایش وجود الکتریسیته که تشکیل شده است از یک شیشة دهانه بسته که میلة فلزی از دهانة چوپ پنبة آن عبور می کند و منتهی به دو باریکة زرورق فلزی است و مقداری آهک زنده در داخل شیشه (برای جذب بخار آب ) قرار داده اند. هنگام...
-
فئتین
فرهنگ فارسی معین
(فِ ئَ تَ) [ ع . ] (اِ. تثنیة فئه ) 1 - دو گروه ، دو دسته . 2 - دو دسته از لشکریان .
-
وری
فرهنگ فارسی معین
(وَ) (عا.) مهمل دری : دری وری . و این دو کلمه با هم به معنی حرف بی ربط و بی معنی و مزخرف است .
-
زیپ
فرهنگ فارسی معین
[ از انگ . ] (اِ.) وسیله ای است که برای به هم پیوستن دو لبة پارچه ، چرم ، مشماع ، جیر و... به لباس ، چمدان ، ساک و... می دوزند. این وسیله متشکل از دو نوار باریک از جنس پارچة محکم است که از یک قاعده به یکدیگر وصلند و در طول آن ها یک ردیف دندانة منظم ف...
-
باز
فرهنگ فارسی معین
( اِ.) واحد طول که دو نوع است : 1 - از سرِ انگشتان تا آرنج . 2 - فاصلة دو دست موقعی که از طرفین گشوده شود.