کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هيجان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
هیجان
فرهنگ فارسی معین
(هَ یَ) [ ع . ] (مص ل .) 1 - آشفته شدن . 2 - برانگیخته شدن ، اضطراب . 3 - (اِ.) خشم ، غضب .
-
جستوجو در متن
-
تهیج
فرهنگ فارسی معین
(تَ هَ یُّ) [ ع . ] (مص ل .) برانگیخته شدن ، به هیجان آمدن . 2 - (اِمص .) برانگیختگی ، هیجان ؛ ج . تهیجات .
-
ثوران
فرهنگ فارسی معین
(ثَ وَ) [ ع . ] (مص ل .) 1 - هیجان ، به هیجان آمدن . 2 - برخاستن گرد و غبار. 3 - برپا شدن فتنه .
-
تب و تاب
فرهنگ فارسی معین
(تَ بُ) (اِمر.) سوز و گداز، هیجان .
-
تهییج
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ ع . ] (مص م .) برانگیختن ، به هیجان آوردن .
-
مهیج
فرهنگ فارسی معین
(مُ هَ یُِ) [ ع . ] (اِفا.)هیجان آور، برانگیزنده .
-
برشکفتن
فرهنگ فارسی معین
( ~. ش ِ کُ تَ) (مص ل .) کنایه از: شادمان شدن ، به هیجان آمدن .
-
سلطان راندن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . دَ) [ ع - فا. ] (مص ل .) به هیجان آمدن ، جوشش نشان دادن .
-
شورش
فرهنگ فارسی معین
(رِ) (اِمص .) 1 - آشوب و غوغا کردن . 2 - هیجان . 3 - آشفتگی .
-
شوریدن
فرهنگ فارسی معین
(دَ) (مص ل .) 1 - آشفته شدن . 2 - به هیجان آمدن . 3 - شورش کردن .
-
تب
فرهنگ فارسی معین
(تَ) (اِ.) 1 - بالا بودن دمای بدن در اثر بیماری . 2 - مجازاً هیجان ، شور و حال .
-
ثایره
فرهنگ فارسی معین
(یِ رِ) [ ع . ثائرة ] 1 - (اِفا.) مؤنث ثایر. 2 - (اِ.) هیجان .
-
ثورت
فرهنگ فارسی معین
(ثُ رَ) [ ع . ثورة ] (اِمص .) 1 - هیجان . 2 - شورش ، غوغا. 3 - انبوهی مال و مردم . 4 - کین ، کینه .
-
شورانیدن
فرهنگ فارسی معین
(دَ) (مص م .) 1 - آشوب کردن . 2 - به هیجان آورن ، برانگیختن . 3 - دیوانه کردن . 4 - آلوده ساختن .