کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هوام پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
هوام
فرهنگ فارسی معین
(هَ مّ) [ ع . ] (اِ.) جِ هامه . حشرات موذی .
-
جستوجو در متن
-
هامه
فرهنگ فارسی معین
(مَّ) [ ع . هامة ] (اِ.) هر جانوری که دارای زهر کشنده باشد. ج . هوام .
-
مخنده
فرهنگ فارسی معین
(مَ خَ دَ یا دِ) (اِفا) 1 - جنبنده ، حرکت کننده . 2 - خزنده . 3 - هوام . 4 - شپش .
-
دبیب
فرهنگ فارسی معین
(دَ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) خزیدن ، به نرمی رفتن . 2 - (اِ.) هر چیزی که آن را نرم کوفته باشند. 3 - هوام ریز که در آب پرواز کند.