کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هموار کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
تسطیح
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ ع . ] (مص م .) هموار کردن ، پهن کردن .
-
بساردن
فرهنگ فارسی معین
(بَ یا بِ دَ) (مص م .) شخم کردن ، هموار کردن زمین شخم کرده .
-
طراز کردن
فرهنگ فارسی معین
(طِ. کَ دَ) [ ع - فا. ] (مص م .) 1 - هموار کردن ، هم سطح کردن . 2 - نقش و نگار زدن بر جامه .
-
رندیدن
فرهنگ فارسی معین
(رَ دَ) (مص م .) 1 - تراش دادن ، تراشیدن . 2 - صیقل دادن . 3 - صاف و هموار کردن .
-
دک
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ ع . ] (مص م .) 1 - ویران ساختن ساختمان و دیوار، کوبیدن . 2 - هموار ساختن پستی و بلندی زمین . 3 - دفع کردن .