کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هزار پیرهن گوشت گرفتن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
هزار آوا
فرهنگ فارسی معین
(هَ) (اِمر.) بلبل .
-
هزار میخ
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (اِمر.) کنایه از: 1 - خرقة درویشان که بخیة بسیاری بر آن زده باشند. 2 - آسمان پر ستاره .
-
هزار و یک اسم
فرهنگ فارسی معین
(هِ رُ اِ) [ ع - فا. ] (اِمر.) مجموعة 1001 نام خدای ، اسما الهی .
-
جستوجو در متن
-
غبغب
فرهنگ فارسی معین
(غَ غَ) [ ع . ] (اِ.) گوشت برجستة زیر چانه . ؛ باد به ~ انداختن قیافه گرفتن ، باد کردن .
-
پنک
فرهنگ فارسی معین
(پِ) (اِ.) گرفتن و فشار دادن گوشت یا پوست بدن با دو سر انگشت چنان که به درد آید، نشگون .
-
تقتیر
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ ع . ] (مص م .) 1 - در دادن نَفَقه به عیال و اولاد سخت گرفتن . 2 - بو بلند کردن از غذا، گوشت .
-
نیشگون
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) (عا.) گرفتن و فشار دادن پوست و گوشت بدن با دو انگشت شست و اشاره .
-
نشکنج
فرهنگ فارسی معین
(نِ کُ) (اِ.) نیشگون ، گرفتن و فشار دادن پوست و گوشت بدن با دو سر انگشت .
-
چرخ کردن
فرهنگ فارسی معین
( ~. کَ دَ) (مص م .) 1 - به وسیلة دستگاه مخصوص عصارة چیزی را گرفتن . 2 - با دستگاه مخصوصی چاقو و مانند آن را تیز کردن . 3 - به وسیلة دستگاهی گوشت را ریزریز کردن . 4 - در پزشکی با دستگاه خاصی دندان را تراشیدن .
-
گربه
فرهنگ فارسی معین
(گُ بِ) [ په . ] (اِ.) حیوانی است پستان دار و گوشت خوار از تیرة گربه سانان ، دارای جثه ای نسبتاً کوچک ، سرِ گرد، سبیل های حساس ، گوش های راست و متحرک و پنجه ها و دندان هایی تیز. این حیوان به بی صفتی و نمک نشناسی معروف است . ؛ ~را دم حجله کشتن کنای...