کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
های مدرج پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
های و هوی
فرهنگ فارسی معین
(یُ) (اِ.) 1 - شور و غوغا، هیاهو. 2 - ناله و افغان در مصیبت و ماتم .
-
جستوجو در متن
-
مدرج
فرهنگ فارسی معین
(مَ رَ) [ ع . ] (اِ.) جای رفتن و گذشتن . ج . مدارج .
-
مدرج
فرهنگ فارسی معین
(مُ دَ رَّ) [ ع . ] (اِ مف .) درجه دار، پله پله شده .
-
مدارج
فرهنگ فارسی معین
(مَ رِ) [ ع . ] (اِ.) جِ مدرج ؛ درجه ها، پایه ها، رتبه ها.
-
آلیداد
فرهنگ فارسی معین
[ فر. ] (اِ.) خط کشی مدرج ، دارای آلتی برای رویت و آن برای اندازه گیری زوایا به کار می رود، ذوعضادتین .
-
درجه دار
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ ع - فا. ] (ص فا. اِمر.) 1 - دارای درجه و رتبه . 2 - مدرج ، دارای تقسیمات جزیی . 3 - فردی که دارای درجة نظامی است .