کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
هال
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) 1 - قرار، آرامش ، صبر. 2 - میله های ساخته شده از سنگ و گچ در کناره های میدان چوگان بازی .
-
هال
فرهنگ فارسی معین
[ فر. ] (اِ.) راهرو، سرسرا، تالار بزرگ که معمولاً به بخش های داخلی راه دارد.
-
واژههای همآوا
-
حال
فرهنگ فارسی معین
[ ع . ] (اِ.) 1 - کیفیت چیزی . 2 - زمان حاضر. 3 - وضعیت جسمی یا روحی انسان . 4 - در عرفان ، وضعیتی که موجب صفای قلب سالک شود. ؛~ ِ کسی را جا آوردن کنایه از: کسی را تنبیه کردن . ؛به هم خوردن ~ ِ کسی الف - تغییر حال دادن . ب - غش کردن . ج - استفرا...
-
حال
فرهنگ فارسی معین
[ ع . ] (اِفا.) حلول کننده ، فرود آینده .