کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هاج و واج شدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
واج
فرهنگ فارسی معین
[ په . ] (اِ.) 1 - گفتار، کلام ، سخن . 2 - واچ ؛ دعا و وردی که زرتشتیان هنگام مراسم مذهبی می خوانند.
-
باج
فرهنگ فارسی معین
[ په . ] (اِ.) کلیة دعاهای مختصر که زرتشیتان آهسته به زبان می رانند. واج و واژ و باژ نیز گویند.
-
پرت و پلا شدن
فرهنگ فارسی معین
( ~. شُ دَ) (مص ل .) پراکنده شدن ، متفرق شدن .
-
هرزه شدن
فرهنگ فارسی معین
( ~. شُ دَ) (مص ل .) 1 - فاسد شدن . 2 - خراب شدن و از کار افتادن پرة قفل و کلید و مانند آن .
-
غیچ شدن
فرهنگ فارسی معین
(غ . شُ دَ) (مص ل .) سیخ شدن دست و جز آن ، بی حرکت و خشک شدن موقت عضوی مانند دست یا پا.
-
کوک شدن
فرهنگ فارسی معین
(شُ دَ)(مص ل .)1 - هماهنگ شدن ساز و آواز. 2 - کنایه از: شاد و خوشحال شدن .
-
سگ خور شدن
فرهنگ فارسی معین
( ~. شُ دَ) (مص ل .) (عا.) حیف و میل شدن ، به ناروا مصرف شدن .
-
کوچک شدن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . شُ دَ) (مص ل .) 1 - کوتاه و تنگ شدن . 2 - حقیر شدن .
-
شکسته شدن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . شُ دَ) (مص ل .) 1 - خرد شدن . 2 - پریشان شدن . 3 - پیر و تکیده شدن .
-
آب شدن
فرهنگ فارسی معین
(شُ دَ) (مص ل .) 1 - گداختن ، ذوب شدن . 2 - شرمنده شدن . 3 - ناپدید شدن . 4 - لاغر و نحیف شدن .5 - خجالت کشیدن . ؛از خجالت ~الف - بسیار شرمگین شدن . ب - رفتن آبرو.
-
ثقافت
فرهنگ فارسی معین
(ثَ فَ) [ ع . ] (مص ل .)1 - زیرک و چالاک شدن . 2 - استاد و ماهر شدن .
-
تار و مار شدن
فرهنگ فارسی معین
( ~. شُ دَ) (مص ل .) از هم پاشیده شدن .
-
نامی شدن
فرهنگ فارسی معین
(شُ دَ)(مص ل .) معروف و مشهور شدن .
-
لمس شدن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . شُ دَ) (مص ل .) بی حس و حرکت شدن .
-
لهیدن
فرهنگ فارسی معین
(لِ دَ) (مص ل .) له شدن ، له و په شدن .