کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نیمکره پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای همآوا
-
نیم کره
فرهنگ فارسی معین
(کُ رَ یا رِ) (اِمر.) هر نیمة کرة زمین که به وسیلة خط استوا جدا شده .
-
جستوجو در متن
-
تنین
فرهنگ فارسی معین
(تَ نِّ) [ ع . ] (اِ.) 1 - اژدها. 2 - ماهی . ج . تنانین . 3 - نام یکی از صورت های فلکی نیمکرة شمالی آسمان .
-
جهان نما
فرهنگ فارسی معین
(ی ) ( ~. نَ یا نُ یا نِ) (اِمر.) نقشة جغرافیا که زمین را به صورت دو نیمکرة شمالی و جنوبی نشان می دهد.
-
استواء
فرهنگ فارسی معین
(اِ تِ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) برابر شدن ، مانند یکدیگر شدن . 2 - (اِمص .) قرار گرفتن ، استقرار. 3 - (اِ.) در جغرافیا دایره ای فرضی که مانند کمربندی زمین را به دو نیمکرة شمالی و جنوبی تقسیم می کند.