کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نُوْبُرْ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
نوبر
فرهنگ فارسی معین
(نُ بَ) (اِمر.) 1 - میوة نورس . 2 - هرچیز که تازه پدید آمده .
-
نوبر کردن
فرهنگ فارسی معین
( ~. کَ دَ) (مص م .) میوة نو رسیده خوردن .
-
واژههای همآوا
-
نوبر
فرهنگ فارسی معین
(نُ بَ) (اِمر.) 1 - میوة نورس . 2 - هرچیز که تازه پدید آمده .
-
جستوجو در متن
-
باکوره
فرهنگ فارسی معین
(رِ یا رَ) [ ع . باکورة ] (ص .) 1 - اول هر چیز. 2 - میوة نورس ، نوبر، ج . باکورات . بواکیر.