کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نواخت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نواخت
فرهنگ فارسی معین
(نَ) (مص م .) نک . نواختن .
-
واژههای مشابه
-
یک نواخت
فرهنگ فارسی معین
( ~. نَ) (ق مر.) 1 - یک سان . 2 - یک آوا.
-
جستوجو در متن
-
یکدست
فرهنگ فارسی معین
( ~. دَ) (ص .) 1 - کسی که یک دست داشته باشد. 2 - یک شکل ، یک جور، یک نواخت .
-
یک رو
فرهنگ فارسی معین
(ی ) ( ~.) (ص مر.) 1 - صمیمی ، خالص . 2 - یک دست ، یک نواخت . 3 - آن که پشت و روی وی یکی باشد.
-
یک سان
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (ص مر. ق مر.) 1 - همانند. 2 - برابر. 3 - مساوی . 4 - یک نواخت .
-
آرشه
فرهنگ فارسی معین
(ش ِ) [ فر. ] ( اِ.) چوب باریکی که روی آن چند رشته موی اسب کشیده و برای نواخت ن سازهای زهی مانند ویولون ویولونسل و کنترباس و... به کار می رود.