کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نه حواس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نه حواس
فرهنگ فارسی معین
(نُ. حَ) [ فا - ع . ] (اِمر.) پنج حواس ظاهر و چهار حواس باطن (به استثنای حس مشترک .)
-
واژههای مشابه
-
ده نه
فرهنگ فارسی معین
(دَ نُ) (اِ.) 1 - زیور و آرایش زنان . 2 - نقصان ، کاهش . 3 - هر دو چیز که در کیفیت و کمیت به یکدیگر نزدیک باشد. 4 - عدد نود (90 = 9 * 10). تسعین .
-
نه و نو کردن
فرهنگ فارسی معین
(نَ هُ. کَ دَ) (مص ل .) (عا.) مخالفت کردن ، بهانه آوردن برای انجام ندادن کاری .
-
جستوجو در متن
-
بویایی
فرهنگ فارسی معین
(حامص .)یکی از حواس پنجگانة انسان ، شامُه .
-
چهارچشمی
فرهنگ فارسی معین
( ~. چَ) (ص نسب .) دقت کامل ، با همة حواس .
-
احساس
فرهنگ فارسی معین
( اِ) [ ع . ] (مص م .) 1 - دریافتن ، درک کردن . 2 - درک چیزی با یکی از حواس .
-
آشفته دماغ
فرهنگ فارسی معین
( ~. دِ) [ فا - ع . ] (ص مر.) 1 - حواس پرت . 2 - غمگین . 3 - دیوانه .
-
پنج
فرهنگ فارسی معین
و شش (پَ جُ ش ِ) (اِمر.) حواس پنجگانه و جهات شش گانه .
-
پنج
فرهنگ فارسی معین
(پَ) 1 - عدد پس از چهار و پیش از شش . 2 - حواس خمسه . 3 - پنجه .
-
شامه
فرهنگ فارسی معین
(مِّ) [ ع . شامة ] (اِ.) یکی از حواس پنجگانه که بوی ها را درک می کند.
-
متوجه
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَ وَ جِّ) [ ع . ] (اِفا.) 1 - توجه کننده ، روی کننده . 2 - با حواس متمرکز.
-
محسوسات
فرهنگ فارسی معین
(مَ) [ ع . ] (اِمف .) جِ محسوسه ؛ اموری که با حواس پنجگانه ادراک شوند.
-
آشکار
فرهنگ فارسی معین
(شْ یا ش ِ) 1 - (ص .) ظاهر، هویدا. 2 - (ق .) علناً. 3 - ( اِ.) صورت . مق معنی . 4 - حواس ظاهر.