کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نه تا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
ده نه
فرهنگ فارسی معین
(دَ نُ) (اِ.) 1 - زیور و آرایش زنان . 2 - نقصان ، کاهش . 3 - هر دو چیز که در کیفیت و کمیت به یکدیگر نزدیک باشد. 4 - عدد نود (90 = 9 * 10). تسعین .
-
نه حواس
فرهنگ فارسی معین
(نُ. حَ) [ فا - ع . ] (اِمر.) پنج حواس ظاهر و چهار حواس باطن (به استثنای حس مشترک .)
-
نه و نو کردن
فرهنگ فارسی معین
(نَ هُ. کَ دَ) (مص ل .) (عا.) مخالفت کردن ، بهانه آوردن برای انجام ندادن کاری .
-
جستوجو در متن
-
حتی المقدور
فرهنگ فارسی معین
( ~. مَ) [ ع . ] (ق مر.) تا می شود، تا بتوان ، تا حد توانایی .
-
تا
فرهنگ فارسی معین
[ په . ] (اِ.) مثل ، مانند.
-
تا
فرهنگ فارسی معین
[ په . ] (اِ.) عدد، شمار.
-
حتی الامکان
فرهنگ فارسی معین
(حَ تَّ لْ اِ) [ ع . ] (ق .) تا بتوان (فره )، تا آن جا که ممکن است ، تا دست دهد.
-
تا
فرهنگ فارسی معین
[ په . ] (اِ.) تخته ، ورق ، طاق ، طاقه .
-
تا
فرهنگ فارسی معین
[ په . ] (حر اض .) به معنی نهایت و انتها.
-
تا
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) 1 - تار، مو. 2 - تار، سیم .
-
حتی
فرهنگ فارسی معین
(حَ تّا) [ ع . ] (حراض .) تا، تا آن که .
-
ناق
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) (عا.) منتهی درجه . ؛ تا ~ (ق .) تا آخرین درجه .
-
هنوز
فرهنگ فارسی معین
(هَ) (ق .) تا این زمان ، تا این هنگام ، تاکنون .
-
فال فال
فرهنگ فارسی معین
(لْ. لْ) (ق مر.) بخش بخش ، چند تا چند تا.