کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نهانی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نهانی
فرهنگ فارسی معین
(نِ) (ص نسب .) پنهانی ، سری .
-
جستوجو در متن
-
خفاء
فرهنگ فارسی معین
(خَ) [ ع . ] (اِمص .) پوشیدگی ، نهانی .
-
غیاباً
فرهنگ فارسی معین
(بَ نْ) [ ع . ] (ق .) در نهانی ، در قفا.
-
پسله
فرهنگ فارسی معین
(پَ سَ یا س ِ لِ) (اِ.) (عا.) جای نهانی ، پنهان .
-
پنهانی
فرهنگ فارسی معین
( ~.) 1 - (ص نسب .) نهفته ، نهانی ، پوشیده ، مخفی . مق . پیدا، آشکار. 2 - (ق مر.) مخفیانه ، در خفا.
-
اسرار
فرهنگ فارسی معین
( اَ ) [ ع . ] ( اِ.) 1 - جِ سِرُ؛ رازها، نهانی ها، سرها. 2 - جِ سَرَر و سُرَر؛ خط ها و شکن های کف دست .
-
بطانه
فرهنگ فارسی معین
(بِ نِ) [ ع . بطانة ] ( اِ.) 1 - دوستی بی آلایش . 2 - راز نهانی . 3 - محرم راز و اسرار. 4 - آستر.
-
تق
فرهنگ فارسی معین
(تَ یا تِ قّ) (ص .) صدایی که از شکستن چیزی یا برخورد دو جسم سخت یا افتادن جسمی به وجود می آید. ؛ ~و لق الف - نیمه تعطیل . ب - زهوار دررفته ، فرسوده . ؛ ~ ِ ~چیزی درآمدن الف - صدای چیزی درآمدن . ب - افشا شدن امری نهانی .
-
لسان الغیب
فرهنگ فارسی معین
(لِ نُ لْ غَ) [ ع . ] (ص مر. اِمر.) 1 - آن که اسرار نهانی و پنهان گوید. 2 - لقب خواجه شمس الدین محمد حافظ غزل سرای نامی ایران .