کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ننگ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ننگ
فرهنگ فارسی معین
(نَ) [ په . ] (اِ.) 1 - آبرو، حرمت . 2 - بد - نامی ، بی آبرویی .
-
واژههای مشابه
-
ننگ داشتن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . تَ) (مص ل .) شرم داشتن .
-
نام و ننگ
فرهنگ فارسی معین
(مُ نَ) (اِمر.) آبرو، حیثیت .
-
جستوجو در متن
-
عار
فرهنگ فارسی معین
[ ع . ] (اِ.) عیب ، ننگ ، رسوایی .
-
بی عار
فرهنگ فارسی معین
[ فا - ع . ] (ص مر.) کسی که از کارهای ناشایست ننگ نداشته باشد.
-
سبت
فرهنگ فارسی معین
(سُ بَّ) [ ع . سبة ] (اِ.) ننگ و عار.
-
انفت
فرهنگ فارسی معین
(اَ نَ فَ) [ ع . انفتة ] 1 - (مص ل .) ننگ داشتن ، کراهت داشتن . 2 - (اِ.) ننگ ، عار. 3 - زیان ، خسران .
-
وصمت
فرهنگ فارسی معین
(وَ مَ) [ ع . وصمة ] (اِ.) 1 - ننگ ، عار. 2 - عیب ، نقص .
-
استنکاف
فرهنگ فارسی معین
(اِ تِ) [ ع . ] (مص ل .) 1 - از انجام کاری ننگ داشتن . 2 - سر باز زدن ، رد کردن .
-
خرقه سوختن
فرهنگ فارسی معین
( ~. تَ) [ ع - فا. ] (مص ل .) 1 - بی اعتنایی به نام و ننگ و بی اعتبار داشتن آن . 2 - ترک ریا کردن . 3 - نهایت شوق و وجد.
-
شنار
فرهنگ فارسی معین
(شَ) [ ع . ] 1 - (اِ.) عار، ننگ . 2 - زشت - ترین عیب . 3 - در فارسی ، شوم ، نامبارک .
-
نام
فرهنگ فارسی معین
[ په . ] (اِ.) 1 - اسم ، لفظی که برای نامیدن کسی یا چیزی به کار می رود. 2 - شهرت ، آوازه (خوب ). مق ننگ . 3 - کلمه ، لفظ . 4 - صورت ظاهر. 5 - نشان ، اثر.