کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نماپوشۀ پوستتخممرغی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
کرچ
فرهنگ فارسی معین
(کُ) (ص .) حالت مرغی که آمادة خوابیدن روی تخم است .
-
کیوی
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) درختچه ای بالارونده از تیره ای نزدیک به تیرة گل سرخیان با گل هایی نرم و شش گلبرگ و میوه ای تخم مرغی شکل که پوست آن نازک ، کرکدار و قهوه ای رنگ است . میوة آن سرشار از ویتامین C می باشد.
-
پینگ پنگ
فرهنگ فارسی معین
(پُ) [ انگ - فر. ] (اِ.) تنیس روی میز که با توپ تخم مرغی و راکت و میز مخصوصی که وسط آن دارای تور است انجام می شود.
-
پوست
فرهنگ فارسی معین
(اِ.)1 - بیرونی ترین بخش بدن جانوران . 2 - پوشش بیرونی ساقه . 3 - پوشش تخم جانور و دانة گیاه . ؛ ~ کسی کنده شدن (کن .) متحمل عذاب شدید شدن .
-
گودر
فرهنگ فارسی معین
(گَ یا گُ دَ) (اِ.) 1 - بچة گاو، گوساله . 2 - بچة گاو کوهی ، بچة گوزن . 3 - پوست گوساله . 4 - نوعی غلة خودرو که در میان زراعت گندم و جو روید و آن راجدور یا جودره خوانند. 5 - نام مرغی است کوچک از نوع مرغابی که گوشت آن به غایب بدبو می باشد.
-
تشت وخایه
فرهنگ فارسی معین
(تَ تُ یِ یا یَ) (اِمر.) 1 - نوعی بازی و آن چنان است که خایه ای (تخم مرغی ) را خالی کنند و از شبنم پر سازند و راه آن را محکم کنند و در هوای گرم در تشتی مسی گذارند و اگر هوا گرم نباشد اندکی آتش در زیر تشت افروزند. چون تشت گرم شود، تخم مرغ به جانب هوا ...
-
تمساح
فرهنگ فارسی معین
(تِ) [ ع . ] (اِ.) جانوری است خزنده و سخت پوست دارای چهار دست و پا، در آب به راحتی شنا می کند، اما همیشه در آب نمی ماند، تخم هایش را در خشکی می گذارد. این حیوان دارای فک و دندان های بسیار نیرومند می باشد، کروکودیل .