کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نقب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نقب
فرهنگ فارسی معین
(نَ) [ ع . ] (مص م .) 1 - (مص م .) سوراخ کردن . 2 - (اِ.) سوراخ و راه باریک در زیر زمین .
-
جستوجو در متن
-
آهن
فرهنگ فارسی معین
(هُ) ( اِ.) آهون ، نقب .
-
آهون
فرهنگ فارسی معین
( اِ.) رخنه ، نقب .
-
آهون بر
فرهنگ فارسی معین
(بُ) (ص مر.) نقب زن .
-
گورکن
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) (اِمر.) پستاندار شبگرد نقب زن از تیرة راسوسانان .
-
شکاویدن
فرهنگ فارسی معین
(ش دَ) (مص م .) 1 - شکافتن . 2 - نقب زدن .
-
بریدن
فرهنگ فارسی معین
(بُ دَ) [ په . ] 1 - (مص م .) جدا کردن ، پاره کردن . 2 - پیمودن ، سپردن . 3 - نقب زدن ، حفر کردن .4 - (مص ل .) خسته شدن ، بی انگیزه شدن .
-
سمج
فرهنگ فارسی معین
(سُ مْ) (اِ.) = سمچ : 1 - نقب ، راه زیر - زمینی . 2 - سرداب . 3 - زندان زیرزمینی . 4 - آغل گوسفندان در زیرزمین یا در کوه .