کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نشو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نشو
فرهنگ فارسی معین
(نَ) [ ع . نشأ ] (اِمص .) نک . نشوء.
-
نشو
فرهنگ فارسی معین
(نُ) (ص .) = نسو: صاف و هموار و نرم و لغزنده . مق . خشن ، درشت .
-
واژههای مشابه
-
نشو و نما
فرهنگ فارسی معین
(نَ وُ نَ) (اِ.) بالیدگی ، روییدگی . بالندگی .
-
جستوجو در متن
-
بالنده
فرهنگ فارسی معین
(لَ دِ) (ص فا.) نمو کننده ، نشو و نما - کننده .
-
مقحم
فرهنگ فارسی معین
(مُ حَ) [ ع . ] (ص .) 1 - ضعیف ، سست . 2 - اعرابیی که در دشت نشو و نما کند. 3 - آن که به هنگام قحطی ترک دیار خود کند.
-
گوالش
فرهنگ فارسی معین
(گُ لِ) (اِمص .) 1 - نمو، نشو و نما. 2 - فزونی . 3 - برکت .