کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نشریه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نشریه
فرهنگ فارسی معین
(نَ یِّ) [ ع . ] (اِ.) ورقه یا مجموعه ای از اوراق که بر روی آن چیزی نوشته ، چاپ و منتشر کنند.
-
جستوجو در متن
-
فصل نامه
فرهنگ فارسی معین
( ~ . مِ) [ ع - فا. ] (اِمر.) نشریه ای که در هر فصل سال یک بار منتشر می شود.
-
ویژه نامه
فرهنگ فارسی معین
( ~. مِ) (اِمر.) شماره ای از یک نشریة اد واری (ماهنامه یا هفته نامه ) که به موضوع خاصی اختصاص دارد.
-
ارگان
فرهنگ فارسی معین
( اُ ) [ فر. ] ( اِ.)1 - کارمند. 2 - عضو،اندام . 3 - نشریه ای که بیان کنندة اندیشه ها و دیدگاه های یک سازمان یا حزب خاص باشد، ترجمان . (فره ).
-
روزنامه
فرهنگ فارسی معین
(مِ) [ په . ] (اِمر.) 1 - نشریه ای که هر روز چاپ می شود و در آن اخبار و رویدادهای آن روز نوشته می شود. 2 - نامة اعمال . 3 - دفتر حساب بازرگان .
-
اوزالید
فرهنگ فارسی معین
(اُ) [ انگ . ] (اِ.) 1 - نمونة ظاهر شدة فیلم کتاب یا نشریه پیش از چاپ و انجام دادن آخرین اصلاحات در آن . 2 - نسخة تکثیر شدة نقشه ساختمانی یا پوستر (در اصل نام تجارتی است ).
-
رحلی
فرهنگ فارسی معین
(رَ) [ ع . ] (اِ.) نوعی قطع کتاب یا نشریه برابر با 22 * 25 سانتی متر. ؛ ~ بزرگ قطع کتاب در اندازة 34 * 58 سانتی متر. ؛ ~ کوچک قطع کتاب در اندازة 16 * 27.