کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نشاط پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نشاط
فرهنگ فارسی معین
(نِ) [ ع . ] (اِمص .) شادمانی ، خوشی ، سبکی .
-
واژههای مشابه
-
آب نشاط
فرهنگ فارسی معین
(بِ نَ) [ فا - ع . ] (اِمر.) منی .
-
واژههای همآوا
-
نشأت
فرهنگ فارسی معین
(نَ أَ) [ ع . نشاة ] (اِمص .) نوجوان شدن ، پرورش یافتن .
-
جستوجو در متن
-
هباب
فرهنگ فارسی معین
(هِ) [ ع . ] (اِ.) 1 - نشاط شتر در رفتن . 2 - نشاط .
-
کروز
فرهنگ فارسی معین
(کُ) (اِ.) شادی ، نشاط .
-
گوری
فرهنگ فارسی معین
(حامص .) عشرت ، نشاط .
-
دن
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (اِ.) فریاد و غوغای توأم با نشاط .
-
پرانداختن
فرهنگ فارسی معین
(پَ. اَ تَ) (مص ل .) کنایه از: نشاط کردن .
-
جذل
فرهنگ فارسی معین
(جَ ذَ) [ ع . ] (مص ل .) شادمانی کردن ، نشاط .
-
دست افشان
فرهنگ فارسی معین
( ~. اَ) (ص فا.) در حال رقص و نشاط .
-
رنگ
فرهنگ فارسی معین
(رِ) (اِ.) آهنگ ضربی و نشاط آور.
-
فراهت
فرهنگ فارسی معین
(فَ هَ) [ ع . فراهة ] (اِمص .) شادمانی ، انبساط ، نشاط .