کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نسخۀ منفی پخش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
نسخه
فرهنگ فارسی معین
(نُ خِ) [ ع . نسخة ] (اِ.) 1 - نوشته ای که از روی نوشتة دیگر تهیه کنند. 2 - کاغذ حاوی دستورات پزشک . 3 - رونوشت . 4 - واحدی برای شمارش کتاب و رساله . ج . نُسَخ .
-
نسخه برداشتن
فرهنگ فارسی معین
( ~. بَ تَ) [ ع - فا. ] (مص م .) رونوشت برداشتن ، استنساخ کردن .
-
نسخه پیچیدن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . دَ) [ ع - فا. ] (مص ل .) 1 - از روی نسخة پزشک دارو یا داروها را آماده کردن . 2 - دارو یا داروهای نسخة پزشک را از داروخانه گرفتن .
-
نسخه کردن
فرهنگ فارسی معین
( ~. کَ دَ) [ ع - فا. ] (مص ل .) سیاهه گرفتن ، صورت برداشتن .