کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ندیم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ندیم
فرهنگ فارسی معین
(نَ) [ ع . ] (ص .) 1 - حریف شراب . 2 - همنشین ، همدم . ج . ندماء.
-
واژههای مشابه
-
قدیم و ندیم
فرهنگ فارسی معین
( ~ُ نَ) (ص مر.) ایام بسیار قدیم ، زمان گذشته .
-
جستوجو در متن
-
ایناق
فرهنگ فارسی معین
( اَ ) [ تر. ] (اِ.) ندیم ، مقرب ، مصاحب . ج . ایناقان .
-
ندماء
فرهنگ فارسی معین
(نُ دَ) [ ع . ] (ص .) جِ ندیم .
-
ایچکی
فرهنگ فارسی معین
(چَ) [ تر. مغ . ] (اِ.) مقرب ، ندیم ، خاص ؛ ج . ایچکیان .
-
ندیمه
فرهنگ فارسی معین
(نَ مِ یا مَ) [ ع . ندیمة ] (ص .) مؤنث ندیم .
-
پیوسته
فرهنگ فارسی معین
(پِ وَ تَ یا تِ ) 1 - (ص مف .) وصل شده ، به هم بسته . 2 - مقرب ، ندیم . 3 - (ق .) همیشه ، مدام .
-
خاصگی
فرهنگ فارسی معین
(ص ) [ ع - فا. ] (ص .)1 - ندیم ، مقرب . 2 - خزینه دار. 3 - کنیزک زیبا.4 - هرچیز نفیس .