کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ندا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ندا
فرهنگ فارسی معین
(نِ) [ ع . نداء ] (اِ.) بانگ ، آواز.
-
جستوجو در متن
-
آی
فرهنگ فارسی معین
(صت .) حرف ندا.
-
ایا
فرهنگ فارسی معین
( اَ ) حرف ندا به معنای «ای ».
-
نادی
فرهنگ فارسی معین
[ ع . ] (اِفا.) ندا کننده .
-
یا
فرهنگ فارسی معین
[ ع . ] (حر.) حرف ندا به معنای «ای » ، «ایا».
-
ایهاالناس
فرهنگ فارسی معین
(اَ یُّ هَ نْ) [ ع . ] (ندا) ای مردمان ، ای گروه مردم .
-
تنادی
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ ع . ] (مص م .) یکدیگر را ندا کردن ، هم را خواندن .
-
یارب
فرهنگ فارسی معین
(رَ) (اِ.) [ ع . ] (ندا.) پروردگارا، ای خدا.
-
منادی
فرهنگ فارسی معین
(مُ دا) [ ع . ] 1 - (اِمف .) ندا داده شده ، خوانده شده . 2 - (اِ.) خبری که با جار زدن اعلام می کنند. 3 - اسمی که پس از حرف ندا بیاید.
-
هلا
فرهنگ فارسی معین
(هَ) (شب جم .) کلمة تنبیه و ندا که برای آگاهانیدن به کار می رود.
-
آهای
فرهنگ فارسی معین
(شب جم .) (عا.) 1 - حرف ندا؛ آی . 2 - علامت تحذیراست :مراقب باش ، برحذر باش .
-
ای
فرهنگ فارسی معین
(اِ یا اَ) [ ع - فا. ] (صت . حر.) علامت ندا است که پیش از اسم درآید: ای حسن ، ای پسر.
-
یاالله
فرهنگ فارسی معین
(اَ لْ لا) [ ع . ] (ندا.) 1 - لفظی است که مردان هنگام ورود به خانه گویند، تا اگر زن نامحرم در خانه هست روی خود را بپوشاند. 2 - لفظی است که هنگام ورود شخص محترمی به مجلسی گویند و آن علامت بزرگداشت و احترام اوست . 3 - کلمة ختم مجلس سوگواری .
-
یاعلی
فرهنگ فارسی معین
(عَ) [ ع . ] (ندا.) این ترکیب در عرف فارسی زبانان در موارد مختلف به کار رود: 1 - هنگامی که دو آشنا به یکدیگر رسند و از دیدار هم خوش حال شوند. ؛~ گفتن باب دوستی با کسی گشودن . 2 - هنگامی که دسته جمعی بخواهند چیز سنگینی را از جا حرکت دهند. ؛ ~ کردن ...