کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نبی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نبی
فرهنگ فارسی معین
(نَ یّ) [ ع . ] (ص .) پیغامبر. ج . انبیاء، نبیون .
-
نبی
فرهنگ فارسی معین
(نُ) (اِ.) قرآن مجید.
-
جستوجو در متن
-
نوی
فرهنگ فارسی معین
(نِ) (اِ.) نک . نُبِی .
-
انبیاء
فرهنگ فارسی معین
( اَ ) [ ع . ] (اِ.) جِ نبی ؛ پیامبران .
-
نبوی
فرهنگ فارسی معین
(نَ بَ) [ ع . ] (ص نسب .) منسوب به نبی و پیغمبر.
-
پیامبر
فرهنگ فارسی معین
(پَ بَ) (ص فا.) 1 - پیک ، کسی که پیغام را می برد. 2 - نبی ، فرستادة خدا.
-
رسول
فرهنگ فارسی معین
(رَ) [ ع . ] (اِ.) 1 - قاصد، پیک . 2 - سفیر. 3 - پیغامبر، نبی .
-
صهیونیسم
فرهنگ فارسی معین
(صَ) [ فر. ] (اِ.) جریانی که از اواخر قرن نوزدهم به منظور ایجاد یک میهن یهودی در فلسطین به وجود آمد. نام این مرام از کوه صهیون (آرامگاه داوود نبی ) در اورشلیم گرفته شده است .