کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ناپذیر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
نستوه
فرهنگ فارسی معین
(نَ) (ص .) خستگی ناپذیر. مبارز.
-
رویین تن
فرهنگ فارسی معین
(تَ) (ص مر.)کسی که بدنی نیرومند و آسیب ناپذیر دارد.
-
آن
فرهنگ فارسی معین
( اِ.) از مصطلحات صوفیانه است و آن نوعی حسن و زیبایی است که قابل درک اما توصیف ناپذیر است .
-
لایتغیر
فرهنگ فارسی معین
(یَ تَ غَ یُِ) [ ع . ] (ص مر.) تغییر ناپذیر.
-
لاینفک
فرهنگ فارسی معین
(یَ فَ کّ) [ ع . ] (ص مر.) جدانشدنی ، جدایی ناپذیر.
-
ژاکوبنیسم
فرهنگ فارسی معین
(بْ) [ فر . ] (اِ.) برگرفته از نام جنبشی افراطی در دوران انقلاب فرانسه به رهبری روپسپیر و اعضای «کلوپ ژاکوبن » که هدف های انقلابی را به هر قیمتی و به دور از هر گونه سازش گری دنبال می کردند. بعدها رفته رفته این کلمه اصطلاحی شد برای جنبش های انقلابی و...
-
سخت
فرهنگ فارسی معین
(سَ) (ص .) 1 - محکم ، استوار. 2 - دشوار. 3 - درشت . 4 - خسیس . 5 - سنگدل . 6 - (ق .) فراوان . 7 - به طور جدی . 8 - علاج - ناپذیر، صعب العلاج . 8 - غیرمؤدبانه ،توهین - آمیز.
-
سنبه
فرهنگ فارسی معین
(سُ بَ یا بِ) (اِ.) = سمبه : میله ای فلزی برای پر کردن تفنگ های سر پر یا تمیز کردن لولة تفنگ ها. ؛ ~ را پر زور دیدن مخاطب یا طرف معامله را مصالحه ناپذیر یافتن ، خود را با شخص محکم و سمجی مواجه دیدن .