کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ناهنجار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ناهنجار
فرهنگ فارسی معین
(هَ) (ص .) 1 - درشت و ناهموار. 2 - نامعقول ، ناپسند.
-
جستوجو در متن
-
پیسی
فرهنگ فارسی معین
[ تُر. ] (اِ.) (حامص .) 1 - رفتار بد و ناهنجار. 2 - خنسی ، بیچارگی . ؛ به ~ افتادن دچار عسرت یا تنگی معیشت شدن و به مخمصه افتادن .
-
زمخت
فرهنگ فارسی معین
(زُ مُ) (ص .) (عا.) 1 - گس ، هر چه که طعمی گس داشته باشد. 2 - درشت ، ناهنجار. 3 - بخیل .
-
شارپ
فرهنگ فارسی معین
(رْ) [ انگ . ] (ص .) تیز، واضح ، تیزهوش ، زیرک ، دقیق ، هوشیار، پرحرارت ، فعال ، ناهنجار.