کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نام درآوردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
نام آور
فرهنگ فارسی معین
(وَ) (ص مر.) مشهور، معروف .
-
نام بردار
فرهنگ فارسی معین
(بُ) (ص .) مشهور، نیک نام .
-
نام برده
فرهنگ فارسی معین
(بُ دِ) (ص مف .) ذکر شده ، مذکور.
-
نام و ننگ
فرهنگ فارسی معین
(مُ نَ) (اِمر.) آبرو، حیثیت .
-
جستوجو در متن
-
بازی درآوردن
فرهنگ فارسی معین
(دَ. وَ دَ) (مص ل .) 1 - نمایش دادن . 2 - ادا درآوردن . 3 - بهانه تراشیدن و از انجام کار طفره رفتن . 4 - آزار دادن ، اذیت کردن .
-
شکلک
فرهنگ فارسی معین
(ش لَ) [ ع - فا. ] (عا.) ادا و اطوار با لب و لوچه و چشم و ابرو. ؛ ~ درآوردن ادا و اطوار درآوردن برای خنداندن و یا مسخره کردن .
-
استخراج
فرهنگ فارسی معین
(اِ تِ) [ ع . ] (مص م .) بیرون کشیدن ، به درآوردن .
-
اختطاط
فرهنگ فارسی معین
(اِ تِ) [ ع . ] (مص م .) خط بر چهره دمیدن ، ریش درآوردن .
-
ادخال
فرهنگ فارسی معین
( اِ) [ ع . ] (مص م .) درآوردن ، داخل کردن .
-
پای کشیدن
فرهنگ فارسی معین
(کِ دَ) (مص ل .) از پا درآوردن .
-
بیضه آوردن
فرهنگ فارسی معین
( ~. وَ دَ) [ ع - فا. ] (مص ل .) بچه از تخم درآوردن .
-
تحریک
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ ع . ] (مص م .) جنبانیدن ، به حرکت درآوردن .
-
تهزز
فرهنگ فارسی معین
(تَ هَ زُّ) [ ع . ] (مص ل .) به جنبش درآوردن ، جنبیدن .
-
تعجیب
فرهنگ فارسی معین
(تَ عَ) [ ع . ] (مص م .) به شگفت آوردن ، به حیرت درآوردن .