کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نامربوط پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
ریچال
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) = لیچار. لیچال : سخنان بیهوده و نامربوط .
-
گوز
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) باد صداداری که از مخرج انسان خارج می شود، تیز، ضرطه . ؛ ~ چه ربطی به شقیقه دارد کنایه از: دو چیز نامتجانس و نامربوط ، جواب حرف نامربوط . ؛گنده ~ی کردن ادعا کردن ، تفاخر بی اصل و اساس کردن .
-
نیش غولی
فرهنگ فارسی معین
(ص نسب .) 1 - منسبوب به نیش (ناب ) غول . 2 - خرافی ، خرافاتی . ؛ایراد ~ایراد نامربوط ، اعتراض بیهوده .
-
بالاخانه
فرهنگ فارسی معین
(نِ) (اِمر.) ساختمان کوچک با یک یا چند اتاق در قسمت فوقانی خانه و مستقل از آن . ؛ ~ را اجاره دادن کنایه از: عقل سالم نداشتن ، سخنان پریشان و نامربوط گفتن .